محل تبلیغات شما

حکومت‌ها انگیزه‌های مختلف و گاه متعددی دارند که مبنا و اساس آنها بقاست و بقای حکومت هم در گرو سیستم‌ها و قواعد تکامل‌یافته‌ای است که از درون جامعه شکل گرفته و مردم به صورت آزادانه آن را انتخاب می‌کنند. حال اگر حکومتی بخواهد در قواعد و سیستم قدیم خود بماند و با الگوسازی‌های غلط و کهنه سعی در تحمیق جامعه و نادیده گرفتن شرایط زمانه داشته باشد، ناقص است و نجاتی در آن نخواهد بود در نتیجه مردم به دنبال تغییر تا رسیدن به آن تکامل می‌روند که خواسته‌ها و مطالبات آنها از انگیزه‌های تغییر حکومت‌هاست. حکومت‌ها می‌بایست خطر و حجم این مطالبات را به گونه‌ای احساس کنند که خطر اضمحلال خود را در آن ببینند تا شاید به خود آیند و در روش و منش خود تغییرات اساسی ایجاد کنند و در واقع در ساختار حکومت اراده‌ی تغییر و تحول به وجود آید. حال اگر اراده‌ی جمعیِ مردم بر مدار عقلانیت و روش‌های درست مبارزاتی انجام نگیرد حکومت‌ها را به واکنش‌های خشونت‌آمیز و فرو رفتن نظام‌های ی در دام استبداد بیشتر مبتلا می‌کنند. پس هر پویش و جنبش اجتماعی باید دارای یک تفکر و تئوری قدرتمند باشد که جوابگوی نیازها و راهکارهای مناسب برای حل معضلات باشد. معضلات اجتماعی زاده‌ی تلفیقی ازکاستی‌های فرهنگی و اقتصادی و ی است و این کاستی‌ها و نواقص و معایب در یک حرکت جمعی و همبستگی فکری و الگوسازی صحیح از بین می‌رود. باید دانست به تنهایی نه حکومت‌ها می‌توانند این نواقص را برطرف کنند و نه صرف مطالبات مردم می‌تواند راهگشای حکومت‌ها باشد و نهایتاً هر تغییر و اصلاح در ساختار حکومت‌ها برگرفته از یک تئوری پویا و قدرتمند و یک اراده‌ی مصمم جمعی خواهد بود. اگر بر خیزش‌های مردمی یک تفکر غالب و قوی که زاده‌ی شور و شعور است نباشد بازیچه‌ی احساسات زودگذر خواهد شد و اگر دارای پشتوانه‌ی تئوریک عقلانی باشد برای مردم و حکومت‌ها راهگشا خواهد بود. با نگاهی گذرا به تاریخ صد سال گذشته می‌بینیم جنبش‌های مردمی، آن زمان به اهداف خود نزدیک می‌شود که راه همبستگی و اتحاد را دنبال کنند و آنگاه این اراده در حقیقت از سوی مردم است که به حکومت القا و تحمیل می‌شود و در پی اصلاح و تغییر آن برمی‌آید.

در این میان جنبش‌های مردمی باید بدانند که انگیزه‌ی اصلی مبارزات نجات مردم است نه خون‌خواهی و انتقام‌جویی، و با آگاهی به این قضیه به مقاومت و مبارزه‌ی خود ادامه دهند که شخصی که او آن را دشمن خطاب می‌کند هم انسان است. انسانی که در جهالت خود بسر برده و با انگیزه‌ی بقای سیستمی پوسیده و مبتنی بر میزان و الگوهای غلط در مقابل اراده‌ی مردمیِ تغییر و اصلاح، مقاومت می‌کند، پس نباید در ورطه‌ی خشونت رفت که ناگاه آنها را از شأن انسانیت جدا ساخته و در خویشتن بذر کینه و نفرت بکاریم که این خشونت‌طلبی و خون‌خواهی مادام وجود انسان با او همراه خواهد بود. باید از خشونت بر مبنای یک باور و محصول خرد جمعی پرهیز کرد که خشونت خشونت می‌آورد

انالله وانه الیه راجعون

نوع تفکر حکومتی در مقابل جنبش های مردمی

مشروط کردن حقوق بدیهی

مردم ,حکومت‌ها ,یک ,تغییر ,اراده‌ی ,خشونت ,و در ,تغییر و ,کنند و ,و با ,خواهد بود

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی کودکان خدمات کشاورزی بخش خصوصی مهندس بابک سیمرغ